مجید رستنده
شعر عطّار هنری است لطیف و سرشار از معنویّتی زلال که بسیار زود بر دل مینشیند و با مخاطب ارتباطی صمیمانه برقرار میکند. این ویژگی که برخاسته از زمینههای روحی عطّار است، سبب جذب بسیاری از اندیشمندان به او گردیده است. هلموت ریتر (Hellmut Ritter) (1971 – 1892 م) اندیشمند برجستۀ آلمانی از این زمره است که برای ابراز علاقه به ادبیّات ایران و و شعر عطّار، کتاب «دریای جان» را تأتیف میکند.
کتاب «دریای جان» از مهمترین و جامعترین کتابهایی است که تحلیل محتوای همۀ مثنویهای عطّار را به صورت موضوعی در آن میبینیم، آن هم از اندیشمندی که با دانش فراوان و دلباختگی بسیار به نقد و تحلیل آثار یادشده پرداخته است. این اثر هلموت ریتر از نظر جامعیّت ـ که همۀ مثنویهای عطّار را در بر میگیرد ـ جزء آثار ویژه و انگشتشمار در عطّارپژوهی به شمار میرود.
ریتر در مقدّمۀ «دریای جان» به معرّفی کلّی ساختار و تحلیل محتوای چهار مثنوی الهینامه، منطقالطّیر، مصیبتنامه و اسرارنامه پرداخته (ریتر، 1388، ج 1: 42 ـ 1) و پس از مقدّمه، محتوای دو جلد کتاب خود را در سی فصل تحت این عنوانها تدوین کرده است: 1- مرگ و ناپایداری 2- دنیا 3- احتیاج و رنج و فشار عدل الهی 4- وضع دینی 5- شوق تسکینناپذیر به معرفت خدا 6- دنیاداران 7- ارباب قدرت 8- طبع و حال پارسایان 9- شاعر دربارۀ خودش سخن میگوید 10- گستاخی دیوانگان با خدا 11- ارزش زندگی ـ این جهان و آن جهان ـ چیرگی بر ترس از مرگ 12- زهد و ریاضت 13- توکّل 14- قناعت و فقر 15- تأویل بلا، صبر، شکر، رضا 16- تجدید نظر در ارزش حزن و درد و غلبۀ بر آنها 17- رحمت و لطف پروردگار 18- توسّل به فضل الهی 19- طاعت و عبودیّت 20- فضایل سلوک باطنی 21- فضایل اجتماعی 22- رفتار با حیوانات 23- تقرّب به درگاه احدیّت 24- عشق دنیوی با پیوندهای اجتماعی و شرعی 25- عشق ناسوتی در شکل عاطفۀ مستقل از عشق شهوانی 26- عشق دینی به خوبرویان (شاهدان) 27- عشق بنده به پروردگار 28- فنا و اتّحاد با الوهیّت 29- خدا ـ جهان و «جانِ» کلّ 30- سفر در خود ـ خودآگاهی ماوراء طبیعی آخرین فنا.
هلموت ریتر در نقد و تحلیلهای خود از دیگر منابع معتبر، اعم از ایرانی و غیرایرانی هم بهره برده است. او در آغاز کتاب مینویسد که عطّار «برای آیندگان میراث ادبی فراوان از خود بر جای گذاشته است» (همان: 1). او هم انتساب برخی مثنویها به عطّار از جمله خسرونامه را منتفی میداند (همان: 2).
ریتر محتوای الهینامه را مبتنی بر زهد میداند و به معرّفی طرح و حکایتهای آن میپردازد (همانجا: 10 ـ 5). او پس از معرّفی رسالۀالطّیر منسوب به امام محمّد غزّالی به عنوان مأخذ منطقالطّیر، چکیدۀ حکایتهای این مثنوی را ارائه میکند (همانجا: 22 ـ 10). سپس به معرّفی مصیبتنامه میپردازد و دربارۀ مأخذ درونمایۀ آن مینویسد که «مصیبتنامه شرح سیر روح در خلوت تفکّر روحانی است. ممکن است آنچه عطّار در تذکرۀالاولیا از سفرهای روحانی بایزید بسطامی عارف مشهور (درگذشته به سال 261/ 874) گزارش کرده است، وی را به نظم این کتاب برانگیخته باشد و یا در نظم این مثنوی مؤثّر شده باشد» (همانجا: 22). او خلاصۀ حکایتهای این مثنوی را هم ارائه میکند (همان: 40 ـ 22). ریتر همچنین دربارۀ وجه شباهت طرح این دو اثر عطّار مینویسد: «جستوجوی خداوند یا اصل جهان ـ بیشتر از یک دیدگاه غیر شخصی ـ مضمون عمدۀ هر دو حکایت اصلی منطقالطّیر و مصیبتنامه را تشکیل میدهد» (همانجا، ج 2: 255 و 256). او در معرّفی اسرارنامه به اختصار گراییده و به کم بودن حجم آن نسبت به دیگر مثنویهای عطّار و نبود داستان اصلی در آن بسنده میکند (همان: 40).
هلموت ریتر پس از معرّفی این چهار مثنوی در خصوص روش کار خود مینویسد: «من در این صدد نبودهام که افکار و اندیشههای عطّار را طبق سیر تاریخ و اندیشه تنظیم کنم؛ این اندیشهها از منابع زیادی سرچشمه گرفته است. وحدت وجودی که منظور عطّار است با وحدت وجود ابنالعربی (درگذشته به سال 638/ 1240) که معاصر او بوده است، وجوه مشترکی دارد، امّا اصول ابنالعربی از لحاظ فنّی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر است» (همان: 43).
در این مجال شایسته است که از نظر این اندیشمند و محقّق آلمانی دربارۀ تصّوف یک آگاهی کلّی و اجمالی داشته باشیم:
«تصوّر خشک و جامد دربارۀ تصرّفات ماوراء حسّی ذات خداوند در تصوّف اسلامی ملایمتر و متعادلتر میشود. علاوه بر این آموزۀ اشعری از تأثیر مداوم و مستقیم خداوند در دنیا و بر دنیا و نظریّۀ آفرینش اعمالِ بشری به وسیلۀ پروردگار نکتهای را در بر دارد که شکاف موجود بین خالق و مخلوق را کمتر میکند. یکی از نتایج این آموزه اینست که کلمۀ شهادت «لاالهالّاالله» به جملۀ «لافاعل الّا الله» اعتلا مییابد» (همان، ج 2: 397).
به طور کلّی باید گفت که ریتر آثار عطّار نیشابوری را برخوردار از آفرینشی هنری میداند و دربارۀ زمینههای روحی آفرینش هنری او مینویسد: «ما در میان شاعران فارسی کسی را بجز عطّار نمیشناسیم که چنین نگرش ژرفی دربارۀ زمینههای آفرینش هنری خود داشته باشد» (همان، ج 1: 231). یادش گرامی!
و من الله التّوفیق و علیه التّکلان
منابع:
رستنده، مجید. (1398). «بررسی ساختار و محتوای تأویلهای آیات و احادیث در آثار عطّار نیشابوری». پایاننامۀ دکتری. دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه رازی.
ریتر، هلموت. (1388). دریای جان. ترجمۀ عبّاس زریاب خویی و مهرآفاق بایبوردی. چاپ سوم. تهران. الهدی.
برچسب : نویسنده : majidrastandeho بازدید : 128